دهی است از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 46هزارگزی شمال خاوری بهبهان، با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀبویراحمدی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 46هزارگزی شمال خاوری بهبهان، با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀبویراحمدی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
چشم بد که زود اثر کند. (آنندراج). چشمی که بچیزها چشم زخم زند. (فرهنگ نظام). چشمی که بشوری و چشم زخم زنی مشهور است و اشخاص یا اشیاء را به نگاه خود آسیب رساند. دیدۀ شور. نظر شور. نگه شور: آبی جز آب تیغ که از چشم شور خلق لب تشنه را گره نشود در گلو کجاست. صائب (از آنندراج). ، چشم حسود. (فرهنگ نظام)
چشم بد که زود اثر کند. (آنندراج). چشمی که بچیزها چشم زخم زند. (فرهنگ نظام). چشمی که بشوری و چشم زخم زنی مشهور است و اشخاص یا اشیاء را به نگاه خود آسیب رساند. دیدۀ شور. نظر شور. نگه شور: آبی جز آب تیغ که از چشم شور خلق لب تشنه را گره نشود در گلو کجاست. صائب (از آنندراج). ، چشم حسود. (فرهنگ نظام)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 27هزارگزی جنوب اردل، متصل به راه مالرو شلیل به دوپلان. هوای آن معتدل است و 93 تن سکنه دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان شوراب بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 27هزارگزی جنوب اردل، متصل به راه مالرو شلیل به دوپلان. هوای آن معتدل است و 93 تن سکنه دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 59 هزارگزی شمال باختری قاین واقع شده، دامنه و گرمسیر است و 57 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و شلغم، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 59 هزارگزی شمال باختری قاین واقع شده، دامنه و گرمسیر است و 57 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش غلات و شلغم، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان سارال بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج که در 12000گزی باختر دیواندره و 4000گزی شیخ صدر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 130 تن است. آب آنجا از رود خانه قزل تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان سارال بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج که در 12000گزی باختر دیواندره و 4000گزی شیخ صدر واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 130 تن است. آب آنجا از رود خانه قزل تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان دلکان بخش بزمان شهرستان ایرانشهر که در 55 هزارگزی جنوب باختری بزمان، کنار راه مالرو بمپور به کهنوج واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 200 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، خرما و لبنیات، شغل اهالی زراعت وگله داری و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ج 8) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 87هزارگزی خاور درمیان واقع شده، جلگه و گرمسیر است وجمعیتی ندارد، آبش از آب شور چاه است و مالدارها به این محل می آیند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ده کوچکی است از دهستان حیات داود بخش گناوۀ شهرستان بوشهر که در 20 هزارگزی شمال گناوه واقع شده و 15 هزار تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان دلکان بخش بزمان شهرستان ایرانشهر که در 55 هزارگزی جنوب باختری بزمان، کنار راه مالرو بمپور به کهنوج واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 200 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، خرما و لبنیات، شغل اهالی زراعت وگله داری و راهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ج 8) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 87هزارگزی خاور درمیان واقع شده، جلگه و گرمسیر است وجمعیتی ندارد، آبش از آب شور چاه است و مالدارها به این محل می آیند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ده کوچکی است از دهستان حیات داود بخش گناوۀ شهرستان بوشهر که در 20 هزارگزی شمال گناوه واقع شده و 15 هزار تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 40هزارگزی جنوب شیروان و 7هزارگزی خاور مالرو عمومی امیران به دولت آباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 630 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و مالدارای و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 40هزارگزی جنوب شیروان و 7هزارگزی خاور مالرو عمومی امیران به دولت آباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 630 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و مالدارای و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 12000 گزی باختر کلاله. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه 160 تن. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی است. راه مالرو دارد. جنگلهای اطراف آن قرقاول زیاد دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس واقع در 12000 گزی باختر کلاله. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنه 160 تن. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمالی است. راه مالرو دارد. جنگلهای اطراف آن قرقاول زیاد دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
در تداول عامه، آلتی برای شست و شوی چشم. لهجۀ عامیانۀ چشم شوی. ظرفی از بلور یا غیر آن که دهانه اش بفراخی چشمی عادیست، و در آن داروی مایع ریزند و چشم را بدان شویند. ظرف چشم شویی. رجوع به چشم شوی و چشم شوری و چشم شویی شود
در تداول عامه، آلتی برای شست و شوی چشم. لهجۀ عامیانۀ چشم شوی. ظرفی از بلور یا غیر آن که دهانه اش بفراخی چشمی عادیست، و در آن داروی مایع ریزند و چشم را بدان شویند. ظرف چشم شویی. رجوع به چشم شوی و چشم شوری و چشم شویی شود
کمانگر. (آنندراج). سازندۀ کمان. کمان ساز. متخصص ساختن و چله بستن کمان: کشیده کمان را چو از روی کار طلبکار تیرش شده چله دار. طغرا (از آنندراج). ، در تداول عامه، کسی است که در روز چهلم مرگ عزیزی عزاداری کندو مراسم چله را برگزار سازد. آنکه چله داری کند. و رجوع به چله و چله داری و چله داری کردن شود
کمانگر. (آنندراج). سازندۀ کمان. کمان ساز. متخصص ساختن و چله بستن کمان: کشیده کمان را چو از روی کار طلبکار تیرش شده چله دار. طغرا (از آنندراج). ، در تداول عامه، کسی است که در روز چهلم مرگ عزیزی عزاداری کندو مراسم چله را برگزار سازد. آنکه چله داری کند. و رجوع به چله و چله داری و چله داری کردن شود
دهی است جزء دهستان فمرود بخش حومه شهرستان قم که در 60 هزارگزی شمال قم و 8 هزارگزی خاوری راه شوسۀ قم به تهران واقع است و 50 تن سکنه دارد. آبش از چشمۀ لب شور. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت، شترداری و هیزم کشی و راهش مالرو است. اهالی این آبادی از طایفۀشاهسون می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان فمرود بخش حومه شهرستان قم که در 60 هزارگزی شمال قم و 8 هزارگزی خاوری راه شوسۀ قم به تهران واقع است و 50 تن سکنه دارد. آبش از چشمۀ لب شور. محصولش غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت، شترداری و هیزم کشی و راهش مالرو است. اهالی این آبادی از طایفۀشاهسون می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 5 هزارگزی جنوب باختری کوهدشت و5 هزارگزی جنوب باختری راه فرعی خرم آباد به کوهدشت واقع شده. دامنه، معتدل و مالاریائی است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت، و گله داری و سیاه چادربافی و راهش مالرو است. ساکنین این ده از طایفۀ نورعلی میباشند و در سیاه چادر بسر میبرند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 5 هزارگزی جنوب باختری کوهدشت و5 هزارگزی جنوب باختری راه فرعی خرم آباد به کوهدشت واقع شده. دامنه، معتدل و مالاریائی است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت، و گله داری و سیاه چادربافی و راهش مالرو است. ساکنین این ده از طایفۀ نورعلی میباشند و در سیاه چادر بسر میبرند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 146 هزارگزی شمال باختر لار در دماغۀ کوه فلات دنک واقع شده و 17 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار که در 146 هزارگزی شمال باختر لار در دماغۀ کوه فلات دنک واقع شده و 17 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی است ازبخش پشت آب شهرستان زابل. در هیجده هزارگزی شمال باختری بنجار و دوازده هزارگزی راه فرعی ادیمی بزابل واقع شده. ناحیه ای است جلگه ای، گرم و معتدل. و دارای 118 تن سکنه میباشد. فارسی و بلوچی زبانند. از رود خانه هیرمند مشروب میشود. محصولاتش غلات، لبنیات. اهالی بکشاورزی، گله داری، گلیم و کرباس بافی گذران میکنند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است ازبخش پشت آب شهرستان زابل. در هیجده هزارگزی شمال باختری بنجار و دوازده هزارگزی راه فرعی ادیمی بزابل واقع شده. ناحیه ای است جلگه ای، گرم و معتدل. و دارای 118 تن سکنه میباشد. فارسی و بلوچی زبانند. از رود خانه هیرمند مشروب میشود. محصولاتش غلات، لبنیات. اهالی بکشاورزی، گله داری، گلیم و کرباس بافی گذران میکنند. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار که در 24 هزارگزی شمال باختری رودبار و 10 هزارگزی رستم آباد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 136 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سیاه رود. محصولش برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار که در 24 هزارگزی شمال باختری رودبار و 10 هزارگزی رستم آباد واقع است. کوهستانی و معتدل است و 136 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سیاه رود. محصولش برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)